اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

جستجو

« یا ضامن آهولبیک یا حسین »

شهيد گمنام سلام

1395/08/22

  08:32:00 ب.ظ, توسط طيبه آذركردار  
موضوعات: بدون موضوع

شهيد گمنام سلام

به ياد شهداي گمنام لحظه هايم بهانه تو دارند…!

ديگران پدرانشان را مايملك خويش مي پندارند اما من تنها خواهان ديدار توام، مي خواهم به نظاره ات بنشينم تنها با عبور نازك نگاهي از من، تا تو و اين خواسته حاصلي است از سالهاي دور تا امروز…
نمي دانم به دنبال كدام نشان از تو بگردم ، نمي دانم كجايي تا قمري هاي خانه را به استقبالت بفرستم.
جغرافياي بودن تو مرز درياها را فرا گرفته، آنجا كه تويي ماهي ها هم نمي توانند بيايند، چه برسد به من!خورشيد جوانه هايش را به سوي تو مي فرستد و هر چه بر خاك رستني است بي تو نابود مي شود..
پروانه ها به شاخه هاي ترد تنهاييم پيله بسته اند.
من مانده ام بي يادگار ازتو، بي يادگار از عشق، تنهاي تنها!
كسي نيست كه زندگي را برايم ديكته كند و دور روزهاي اشتباهم خط بكشد و من همچنان چشمانم را به سوي تو مي گشايم و نشاني از تو نمي يابم.
لحظه هايم بهانه تو دارند، كاش جانم را به روياي بودنت تازه مي كردي.
كاش آن هنگام كه تو در سنگرها پناه مي گرفتي و مي دانستي در نبودنت حالا هيچ سنگري نيست كه من بدان پناه گيرم.
در فصل تلخ وداعت چون قطره اي در سراب دنبال درياي تو گشتم اما تو نبودي!
تو نبودي وقتي من نوشتم “بابا آب داد"و تو هرگز آب و نان برايم نياوردي و دستان مهربانت را بر سرم نكشيدي وامروز جز خاطره اي دور از خودلب ترك خورده ام نخواهي يافت.
وقتي لحن كودكانه احساسم لب به سخن گشود و عاجزانه تو را از من خواست، اي كاش مي دانستي دايره وجودم چقدر خالي از تو بود. ديروز وقتي انشاي تورا گرفتم بيست، ديدم كه باز هم از آفرين گفتن تو خبري نيست.
امروز كه جز خورشيد چراغي بر سرم روشن نيست، سايه تو هنوز هم بالاي سرم نيست.
چشمانم، اسير دست انتظارند ، انتظار ديدنت، انتظار در كنار تو بودن واز با تو بودن، سرودن. عاشق رفتن و پريدن و رسيدن!
تنها تلالو نام جاويد توست در برابر اين همه پوچي و خاموشي من و ياد تو وفراموشي؟؟؟
از عظمت وجود توست كه گلهاي بهاري باز دوباره جان گرفتند و به سوي آسمان بيكران قد برافراشتند.
آنانكه مي خواستند تو را نابود كنند تو را جاويد كردند و گمنامي ات تاوان شجاعتت شد…


فرم در حال بارگذاری ...