اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

جستجو

موضوع: "بدون موضوع"

صفحات: 1 3 4

1396/07/25

  10:10:00 ب.ظ, توسط طيبه آذركردار  
موضوعات: بدون موضوع

در آرزوی کربلا

یکی از رفیقام گفت: به نظرت ما جز 313 یار امام زمان هستیم؟!

گفتم: رفیق بیا بشینیم گریه کنیم …

ما جز 40 میلیون زائر پیاده روی اربعین هم نیستیم!

*اللهم الرزقنا کربلا*

1395/12/25

  08:06:00 ب.ظ, توسط طيبه آذركردار  
موضوعات: بدون موضوع

ميم مثل مادر

 

حكايت عشق

مادرم! در ميان دست هايت عشق پيدا مي شود زير باران نگاهت نسترن وا مي شود

با عبور واژه ها از گوشه ي لب هاي تو مهرباني هاي قلبت خوب معنا مي شود

مادر يعني عشق

مادر يعني زندگي

مادر يعني ايثار

مادر يعني محبت

مادرم عاشقتم

مادرم سايه ات مستدام

1395/09/24

  09:23:00 ب.ظ, توسط طيبه آذركردار  
موضوعات: بدون موضوع

آغاز مبارك

 

 

پيامبر مهرباني ها

شب بود. سال‏های سال از شب می‏گذشت. مردمانی همه محکوم به ناموزونی روزگار خویش، با دست‏های سیاهشان زندگی را زنده به گور می‏کردند. صدایی حتی اگر از آسمان می‏ آمد، در طنین نعره‏ های مست و واژه‏های جاهل گم بود. سرزمین بود و قحط سالی آدمی… و خدا ناگفته مانده بود در سنگ سنگ آن دل‏های پشت به آفتاب.
کسی اما آن سوی بیداد شب، همه لحظه ‏ها را می‏شنید. در دل خلوت‏های تا آسمان خویش، بر فراز کوه ساری که به سمت خدا رهسپار بود، هر شبانگاه به پروازی ابدی می‏رفت و بازمی‏گشت. هر شبانگاه، نیایش نامرئی او، امان خداوندی را بر فراز شهر می‏ پراکند… هر شبانگاه، لب‏های مردی بود و خدای همیشه نزدیکی که صدایش می‏کرد و جدا از آن همه مردمان بی ‏فردا، دست دعا بود و معراج بی‏پروا.
تنها صدا بود… و واژگان قدسی بی ‏مانندی که بر شانه‏ های رسالت «او» وحی می‏شدند.
صدا پیچید. نزدیک و بی‏ وقفه: بخوان محمد! بخوان به نام پروردگاری که آفرید؛ بی‏ هیچ شبهه‏ ای، بی‏ هیچ خستگی و رنجی و محمد این، دردانه آسمان ناگزیر از زمین، خورشید ناگهانی که خدا استوارش کرد بر روی این خاک زمین‏گیر، از نو آغاز شد.
آغاز مبارکی است؛ وقتی که مالک هفت آسمان، شانه‏ های صبورت را از خستگی می ‏تکاند و با دست‏های آرام خویش، پیراهن بلند دلالت را بر قامت بی‏شباهت تو می‏سراید.
محمد (ص) از قله کوه سرازیر شد؛ کوهی که در سینه متروک خویش، طنین شب‏گریه‏های خلوت محمد را تا ابد به یادگار حک کرد.
او آمد؛ با ردایی همه از واژه و سرمایه بی‏ بدیل زندگانی، با قامتی از صدای ماندگار خداوندگار، با چشم‏هایی که روشنگر کوره‏راه‏های هستی تا امروز، با سینه‏ای که گنج ‏خانه همه پاسخ‏های ناگفته و همه رازهای ناخوانده است.
محمد آمد، زمین سر از خواب خویش بلند کرد و صبح دمید.
به برکت سفره دست‏های سبز آن معجزه، خدا مهربان‏تر شد با مردمان قدرناشناس، با قلب‏های فتنه‏گر ناآرام و در کلام خویش، چنین سرود: «ای محمد! پروردگار تو این مردم را عذاب نخواهد کرد مادامی که تو در میان آنها زندگی کنی».
پیامبر، دریای عصمت پیشه ‏ای است که اگر به حکم ناگزیر پروردگار نبود، کبوتر جان خسته‏اش از شوق پس‏کوچه‏های ملکوت، از شوق آغوش خداوند، هر آینه پر می ‏گشود و در این دنیای نافرجام نمی‏گنجید.
پیامبر، آموزگار همه روزگاران، همه نفس‏هایی که می‏آیند و می‏روند، همه چشم‏هایی که سر به مهر و آشکار در پی حقیقت هستند و نیستند، جاده‏های معرفت را به سمت ما فرامی‏خواند.
در راه آسمان، سنگلاخی نمانده که همه را او خود با دست‏های مهر خویش هموار کرده است.
اگر پا در مسیر ملکوت بگذاری، هراسی نیست که در تمام لحظه‏ ها، پیامبر شانه ‏های نحیفت را همراه خواهد بود.
صدایش کن! دست‏های او همیشه نزدیکند. کوره‏راهی در پیش نیست. راه‏ها معلومند. پیامبر خورشید شبانه‏ روز هستی است. بر دامانِ معصوم او چنگ بزن و رهسپار شو.

1395/09/17

  09:47:00 ب.ظ, توسط طيبه آذركردار  
موضوعات: بدون موضوع

غربت امام عصر(عج)

 

“آشتي با امام عصر”

آقاي من!
مولاي غريب و تنهاي من! مضطر فاطمه!
اسيرآل محمد! پدر مهربان اهل عالم!
مي خواهم غربتت را حكايت كنم، غربتي كه دوازده قرن است ريشه دوانيده؛ غربتي كه اشك آسمان و زمين را جاري ساخته ؛ غربتي كه حتي براي برخي محبانت،غريب و ناشناخته است؛ غربتي كه اجداد طاهرينت پيش از تولد تو بر آن گريسته اند.
متحيرم كدامين مصراع از اين مثنوي«هفتاد من كاغذ»را بازخواني كنم!؟؟
كدام سطر، كدام صفحه و كدام فصل از مجلدات اين كتاب قطور را بازنويسم!؟؟
من از تصوير اين غربت و غم ناتوانم.
اللهم العجل الوليك الفرج

1395/09/03

  07:01:00 ب.ظ, توسط طيبه آذركردار  
موضوعات: بدون موضوع

یا ضامن آهو

 

عزادار امام مهربانم

امروز که سر بر حرمت می آیم

انگار تمام عشق کامل شده است

ای ضامن آهو ! به غریبی سوگند

دل کندن از این ضریح مشکل شده است
……………………………………………..

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است

یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای

آنجا برای عشق شروعی مجدد است
……………………………………………..

می دید شرر ریخته در هستی انگور

هم سفره ی میزبان شده پستی انگور

نوشید از آن خوشه ی سم بار که امروز

ما را نفریبند به سر مستی انگور
……………………………………………..

بر در دوست به امید پناه آمده‎ایم

همره خیل غم و حسرت و آه آمده‎ایم

چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان

لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ‎ایم
……………………………………………..

دلش دریای خون چشمش به در بود

امیدش دیدن روی پسر بود

پدر می‎ گشت قلبش پاره پاره

پسر می‎ کرد بر حالش نظاره

پدر چون شمع سوزان آب می شد

پسر هم مثل او بی‎تاب می شد

پسر از پرده ‎ی دل ناله سر داد

پدر هم جان در آغوش پسر داد
……………………………………………..

من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج

شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج

بالله نمی روم بر بیگانگان به عجز

تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
……………………………………………..

با نام رضا به سینه ها گل بزنید

با اشک به بارگاه او پل بزنید

فرمود که هر زمان گرفتار شدید

بر دامن ما دست توسل بزنید
……………………………………………..

مرغ دلم شور و نوا می کند

ذکر علی بن موسی الرضا می کند

می پرد و می رود از سینه ام

آه که عشق تو چه ها می کند
……………………………………………..

خراسان می‎دهد بوی مدینه

خراسان کوه غم دارد به سینه

خراسان را سراسر غم گرفته

در و دیوار آن ماتم گرفته

شهادت امام رضا ( ع ) تسلیت باد
……………………………………………..

سفره 2 ماه عزا بسته میشه امشب خدا

اما بازه تا قیامت سفره های گریه ما

خدانگهدار سیاهیای ماه ماتم

خدانگهدار ماه صفر ماه محرم

لا یوم کیومک الحسین
……………………………………………..

تمام زهر کین در من اثر کرد

هلالی چهره ی قرص قمر کرد

و دشمن با همین زهر ستمگر

تو گویی خنجری در این جگر کرد
……………………………………………..

بیا از مدینه ای نور چشمان ترم

بین که از زهر جفا پاره شد این جگرم

چشم من مانده به در کجایی ای جواد من

ای عزیز دل من بیا برس به داد من

شهادت امام رضا ع تسلیت باد
……………………………………………..

شب شهادت مولای مهرپرور ماست

کسی که سایه لطفش پناهِ کشور ماست

شب شهادت هشتم امام معصوم است

که آستانه او قبله گاه باور ماست

شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد
……………………………………………..

ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی

خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی

این رواق تو و صحن و حرمت همچو بهشت است

روضه ات جنت فردوس مسما به رضایی
……………………………………………..

کوثر اشک من از ساغر و پیمانه، توست

دل آتش‌زده‌ام شمع عزاخانه تـوست

جگر سوخته خاکستر پروانه تـوست

شعله‌های دلم از آه غریبـانه تـوست

“شهادت غریبانه ی امام رضا(ع) بر همگان تسلیت باد”

1 3 4